Daily Archives: اکتبر 31, 2021

معرفی کتاب انسان در جست و جوی معنا به همراه خلاصه و تحلیل کامل کتاب

Published by:

کتاب انسان در جست و جوی معنا

کتاب انسان در جست و جوی معنا

کتاب انسان در جست و جوی معنا یکی از آن کتاب های فراموش نشدنی است که می تواند تغییری در نگاه شما به زندگی و افراد اطرافتان ایجاد کند.

کتاب دارای دو بخش کاملاً متمایز است.از یک سو، نیمه اول کتاب انسان در جستجوی معنا، زندگی در اردوگاه کار اجباری نازی ها را با توجه به کشف معنا توسط نویسنده به عنوان یک عامل کلیدی بقا توصیف می کند. از سوی دیگر، در بخش دوم کتاب، فرانکل(نویسنده ی کتاب) ، روش منطق درمانی خود را برای «درمان روح با هدایت آن به سوی یافتن معنای زندگی» توضیح می‌دهد.

استدلال فرانکل ( نویسنده کتاب انسان در جست و جوی معنا ) این بود که حتی در وحشتناک ترین شرایط، یک فرد هنوز این آزادی را دارد که انتخاب کند چگونه شرایط خود را مدیریت کند و از آنها معنا بسازد.

فرانکل استدلال می‌کند که ما نمی‌توانیم از رنج اجتناب کنیم، اما می‌توانیم نحوه کنار آمدن با آن را انتخاب کنیم، در آن معنا پیدا کنیم و با هدفی جدید به جلو برویم. فرانکل با انتخاب توانایی خود برای کنترل واکنش هایش و نحوه رفتارش با دیگران، معنای نهایی آزادی را کشف کرد.

انسان هایی که در رنج هستند، با احساس عمیق شکست، احساس ناامیدی می کنند. انسان در جست و جوی معنا (فرانکل، 1984 ) در چنین مواقعی کتاب مفیدی است: اگر کتاب به طور فعال خوانده شود، به احتمال زیاد راه حلی برای احساسات یک انسان افسرده باشد.

این کتاب که توسط متخصص مغز و اعصاب اتریشی و یک بازمانده از هولوکاست، ویکتور فرانکل نوشته شده است، ساده و در عین حال پررنگ و تامل برانگیز است. فرانکل بنیانگذار منطق درمانی، نوعی از روانشناسی وجودی است. کتاب‌ها و سخنرانی‌های او که چندین جایزه دریافت کرده‌اند، الهام‌بخش‌ترین کتاب‌ها در یافتن معنای زندگی و رنج هستند.

این کتاب فوق‌العاده برجسته است زیرا فرانکل، با روایت نمونه‌های زندگی خود در اردوگاه کار اجباری آشویتس، این ایده قابل توجه را ارائه می‌دهد که چگونه می‌توانیم هدف یا معنایی را در هر موقعیتی، از جمله بدترین شرایط، انتخاب کنیم. او تجربیات شخصی و مشاهدات خود را از تغییرات جزئی انسان به صورت توصیفی نشان می دهد که امید را به خواننده القا می کند.

فرانکل با داده های غنی اولیه و ثانویه، ایده های خود را در سه بخش مطرح می کند. روش شناسی کیفی مورد استفاده، افکار او را به آرامی از طریق این سه بخش در هم آمیخته است، و سخنان نیچه را روشن می کند: “کسی که چرایی برای زندگی دارد، تقریباً می تواند هر روشی را تحمل کند .” این کتاب ترکیبی از تجربیات و داستان های شخصی فرانکل، ارجاع به سایر پیشگامان وجودی، نقل قول هایی از مکاتب انسان گرا و روانکاوانه و نمونه های تصویری عالی است. اصطلاحات آسیب شناسی زیادی در کتاب به کار رفته است که نویسنده به خوبی توضیح داده است.

بخش اول وحشیگری را که هر زندانی در اردوگاه‌های کار اجباری با آن روبه‌رو می‌شد، توصیف می‌کند و فرانکل یکی از آنها به مدت سه سال بود. فرانکل توضیح می‌دهد که چگونه یک زندانی از سه مرحله اصلی در اردوگاه عبور می‌کند و همچنین چگونه هر مرحله زندانیان را از زندگی قبلی‌شان دگرگون می‌کند و چگونه آسیب‌شناسی‌های مختلفی در آنها ایجاد می‌شود.

زندانی ابتدا در حالت شوک قرار داشت که به دنبال آن مرحله ایجاد بی‌علاقگی به وجود آمد و در نهایت با آزادی زندانیان در ابتدا احساس مسخ شخصیت می‌کردند و بعداً علائم شدیدی را به‌صورت متفاوت بروز می‌دادند.

فرانکل در اینجا به آرامی اولین افکار خود را در مورد این تجربیات معرفی می کند. اگرچه او زبان وحشیگری را کمرنگ کرده است، اما این پیام با صدای بلند به گوش می رسد که مطمئناً این بدترین رنجی است که می توان تصور کرد.

در پایان بخش اول، فرد با خواندن کتاب ، به معنای واقعی زندگی، عشق (که در دهه‌های اخیر نسبتاً بی اهمیت شده است) و همچنین به اینکه چقدر نسبت به نعمت های کوچک زندگی ناسپاس شده‌ایم، پی می‌برد.

فرد خواننده همچنین با «معنا درمانی» آشنا می‌شود که نویسنده سعی دارد در بخش دوم توضیح دهد. ماهیت، معنا و اهداف به خوبی شرح داده شده است. حتی بهترین تفاوت‌های بین روانکاوی و معنادرمانی به وضوح مشخص شده است. فرانکل آزادانه هر مفهومی از منطق درمانی را معرفی می کند (مانند خلاء وجودی، مسئولیت بقا، سرخوردگی وجودی).

او همچنین فرآیند و تکنیک های درمانی را با مثال های تصویری عالی و مطالعات موردی توصیف می کند.با این حال، او توضیح نمی دهد که چگونه می توان این تکنیک ها را با فرآیند روان درمانی مرسوم ادغام کرد.

با این وجود، درخواست قوی او برای انسان‌سازی مجدد روان‌درمانی، ما را به سمتی جدید از فکر و عمل الهام می برد.

جنبه سوم کتاب جذابیتی برای خوانندگانی است که می‌خواهند اصول معنادرمانی را بر روی خود اعمال کنند (برای شروع): بخش خوش‌بینی تراژیک آن را توضیح می‌دهد. سه گانه درد، گناه و مرگ به خوبی توجیه می شود، اگرچه مطالعه فشرده بیشتر برای یک درمانگر تمرین کننده ضروری است.

این بخش همچنین برای یک درمانگر مفید است تا بفهمد چگونه اضطراب ، افسردگی، رفتارهای وسواسی، پرخاشگری، روان رنجوری ناشی از بیکاری و.. را می توان به طور موثر از طریق منطق درمانی برطرف کرد. فرانکل تلاش می کند تا توضیح دهد که بی معنی بودن در زندگی ممکن است بیمارگونه نباشد، اما مطمئناً می تواند بیماری زا باشد. با این حال، این بخش برای درک اطلاعات داده شده جامع است، و از این رو، خواندن بیشتر “سه گانه تراژیک” را برای یک تمرین کننده پیشنهاد می کند.

این کتاب پس از توجیه ایده یافتن معنا در زندگی، خود را گسترش می دهد تا به طور منسجم توضیح دهد که کجا و چگونه می توان هدف خود را در زندگی پیدا کرد.

خواندن این بخش از کتاب قطعاً راه حلی را برای هر خواننده روشن می کند.فرانکل به طور مثبت گروه سنی خاصی را که می‌تواند از این کتاب بهره‌مند شود نادیده می‌گیرد، زیرا توضیح می‌دهد که پیری و مرگ را نباید به‌عنوان «پایان فرصت‌ها و احتمالات»، بلکه به‌عنوان مجموعه‌ای از همه «پتانسیل‌های بالفعل شده ومعانی تحقق‌یافته»دانست.

  • هسته اصلی فلسفه فرانکل این است که عمیق ترین آرزوی یک انسان یافتن معنایی در زندگی خود است و اگر بتواند آن معنا را بیابد، می تواند از هر چیزی جان سالم به در ببرد.

فرانکل در تجربیاتش در اردوگاه کار اجباری با این تصمیم که قرار است از رنجش به عنوان فرصتی برای تبدیل شدن خود به فرد بهتری استفاده کند، معنا پیدا کرد. او به جای بی تفاوتی و پذیرش اینکه محکوم به فناست، ترجیح داد رنج خود را در آغوش بگیرد. به عقیده فرانکل، در حالی که سرنوشت انسان در زندگی قطعاً تحت تأثیر شرایطی است که او در آن قرار می گیرد، اما او در نهایت آزاد است که مسیر زندگی خود را انتخاب کند. حتی در بدترین شرایط ممکن، انسان همیشه در انتخاب نگرش نسبت به زندگی آزاد است.

  • فرانکل مدعی است که سه راه برای یافتن معنا در زندگی وجود دارد: از طریق کار، از طریق عشق، و از طریق رنج.

فرانکل اراده خود را برای رسیدن به معنا یا میل خود برای داشتن یک زندگی معنادار ، با تمرکز بر معانی بالقوه ای که می توانست برای خود ایجاد کند، در طول سه سال حضور در اردوگاه ها زنده نگه داشت. فرانکل علاوه بر یافتن معنایی در رنجش، با فکر کردن به کاری که پس از ترک اردوگاه می‌خواست انجام دهد، به خود انگیزه داد.

او می‌خواست دست‌نوشته‌اش را درباره لوگوتراپی بازنویسی کند ، دست‌نوشته‌ای که نازی‌ها هنگام ورود به آشویتس از او گرفتند.فرانکل همچنین در عشق امید پیدا کرد و تصویر همسرش به او کمک کرد تا در بسیاری از سخت ترین دوران زندگی اش بتواند مقاومت کند.

فرانکل توانست از کار، عشق و رنج خود برای زنده نگه داشتن خود استفاده کند زیرا احساس می کرد که در قبال آنها و در مقابل آنها مسئول است. او استدلال می‌کند که انسان‌ها نمی‌توانند معنای کلی یا فوق‌معنای زندگی را درک کنند ، در عوض، ما باید به دنبال راه‌هایی باشیم که هر لحظه را ارزشمند کنیم.هر شخصی وظیفه منحصر به فردی دارد که فقط خودش می تواند آن را انجام دهد و مسئولیت انجام این کار بر عهده اوست.

بخش دوم کتاب، “معنا درمانی به طور خلاصه” به توضیح بیشتر ایده های فرانکل در مورد معنا درمانی اختصاص دارد. او توضیح می‌دهد که میل انسان به معنا می‌تواند از نظر وجودی ناامید شود ، که به نوبه خود می‌تواند باعث تحریک روان‌های عصبی نووژنیک شود . به عبارت دیگر، اگر مردی نتواند معنا یا هدف زندگی خود را بیابد، ممکن است دچار مشکلات روانی شود.

فرانکل استدلال می کند که هرکسی باید تلاش کند تا در وضعیت نودینامیک قرار گیرد ، که در آن تنشی بین آنچه قبلاً انجام داده و آنچه که امیدوار است انجام دهد وجود دارد.

از نظر فرانکل، این تنش بین گذشته و حال برای سلامت روان حیاتی است. برای کسانی که نیاز به درمان دارند، فرانکل به آنها کمک می کند تا با استفاده از قصد متناقض بر اضطراب ها و ترس های خود غلبه کنند،وضعیتی که در آن فرد سعی می کند چیزی را که از آن می ترسد به وجود آورد.در نهایت، لوگوتراپی به دنبال کمک به بیماران خود برای دستیابی به اهداف است ، خواه خلاص شدن از یک فوبیا یا زنده ماندن از یک موقعیت وحشتناک و یافتن راه هایی برای به انجام رساندن معنادار آنها.

  • فرانکل کتاب خود را با این جمله به پایان می رساند که «انسان موجودی است که اتاق های گاز را در آشویتس اختراع کرد.با این حال، او نیز همان موجودی است که با دعای پروردگار یا شمع اسرائیل بر لبانش ، قائم وارد آن اتاق های گاز شد.

فرانکل معتقد است در حالی که انسان قطعاً قادر به انجام شر است، هیچ انسانی نباید شرور باشد. هر انسانی این ظرفیت را دارد که در هر موقعیت ممکن رفتار و نگرش خود را تغییر دهد. فرانکل در پس‌نوشته‌اش، این باور را به‌عنوان پایه‌ای برای خوش‌بینی غم‌انگیز خود ، یا اعتقاد به اهمیت «بله» گفتن علی‌رغم همه چیز، تأیید می‌کند.

فرانکل بقیه عمرش را صرف آموختن چیزهایی کرد که در بدترین زمان‌ها آموخته بود: اینکه مردم می‌توانند و باید در زندگی‌شان معنا پیدا کنند، حتی اگر تنها چیزی که می‌دانند رنجی عظیم باشد. این به عنوان منطق درمانی شناخته می شود و چیزی است که او را به یکی از چهره های کلیدی روانشناسی مدرن تبدیل می کند.

3 درس کلی که می توان از کتاب انسان در جست و جوی معنا گرفت:

  1. گاهی تنها راه زنده ماندن تسلیم شدن در برابر مرگ است.
  2. زندگی شما معنای خاص خود را دارد و این به شما بستگی دارد که آن را پیدا کنید.
  3. برای از بین بردن ترس های خود از نیت متناقض استفاده کنید.

درس 1: بی تفاوت بودن نسبت به مرگ به مردم امکان زنده ماندن می داد.

فرانکل گفت که تمام زندانیان اردوگاه کار اجباری پس از رسیدن به اردوگاه چندین مرحله را پشت سر گذاشتند. این همان چیزی است که او و برخی از همسالان بازمانده اش را با کسانی که از بین رفته اند متفاوت کرده است و کاملاً متناقض است.

برای زنده ماندن باید هر لحظه با مردن مشکلی نداشت.

این نوع بی‌تفاوتی نسبت به مرگ، به زندانیان این امکان را می‌دهد که از ذهن خود در برابر وحشت اطراف خود محافظت کنند و آنچه را که برای زنده ماندن لازم بود انجام دهند.

همه چیزهایی که ما امروز بدیهی می دانیم در اردوگاه های کار اجباری به شدت محدود بودند: غذا، لباس، خواب، استراحت. زندانیان با تسلیم شدن به زمان حال و صرف نکردن یک ثانیه به آینده، بی‌تفاوتی مورد نیاز خود را برای مثال، گرفتن یک جفت کفش حیاتی از بدن مرده یا پنهان شدن در انبوهی از کود برای جلوگیری از وارد شدن به اتاق گاز جلب کردند.

گاهی اوقات تنها راه زنده ماندن تسلیم شدن در برابر مردن است.

درس 2: زندگی شما معنای خاص خود را دارد و این به شما بستگی دارد که در هر لحظه آن را پیدا کنید.

اگر از هر شطرنج باز بزرگی بپرسید بهترین حرکت در شطرنج چیست، آنها فقط با چهره ای متحیر به شما خیره خواهند شد. چنین چیزی وجود ندارد.مطمئناً بهترین حرکت در هر موقعیت بازی وجود دارد، اما هیچ حرکت کلی نمی تواند همه حرکت های دیگر را شکست دهد.

معنای زندگی شما هم همین طور است.

هیچ معنای کلی زندگی و حتی یک معنای منحصر به فرد زندگی شما وجود ندارد . معنای زندگی شما نه تنها مختص شماست، بلکه به تصمیمات و موقعیت های شما نیز بستگی دارد.

این همان چیزی است که لوگوتراپی ادعا می کند و این تصور غلط رایج را برعکس می کند که قبل از اینکه بتوانید بهترین زندگی خود را داشته باشید، ابتدا باید معنای زندگی خود را پیدا کنید.

درعوض، نحوه عمل شما و میزان مسئولیت در قبال تصمیماتی که می گیرید، تعیین می کند که چقدر احساس معناداری در زندگی دارید.

درس 3: سعی کنید ترس های خود را مجبور کنید تا به واقعیت تبدیل شوند تا آنها را از بین ببرید.

کار دیگری که لوگوتراپی انجام می دهد این است که افراد را با تمرکز بر وضعیت ذهنی درونی خود به جای عوامل بیرونی قادر می سازد، بنابراین به آنها احساس کنترل بر زندگی خود می دهد.

به عنوان مثال، اگر می ترسید گاهی اوقات در حضور دوستانتان لکنت زبان داشته باشید، ممکن است به نظر برسد که محیط شما (یعنی حضور دوستانتان در آنجا) مقصر است.

اما با استفاده از چیزی که فرانکل آن را نیت متناقض می نامد ، می توانید این را تغییر دهید و کنترل کنید. در واقع، شما فقط شروع به لکنت می کنید، زیرا می ترسید شروع به لکنت کنید. نیت متناقض با وادار کردن شما به تلاش و وادار کردن ترس هایتان به واقعیت این موضوع را تغییر می دهد .

در این مثال، شما باید دقیقاً همان کاری را انجام دهید که از آن می ترسید و سعی کنید تا جایی که ممکن است در اطراف دوستان خود لکنت زبان داشته باشید.

متوجه خواهید شد که به محض اینکه بخواهید آن را به زور انجام دهید، نتیجه ای نخواهد داشت و در نهایت ترس خود را از لکنت زبان در مقابل دوستانتان به کلی از دست خواهید داد.

هنگامی که فرانکل وارد اردوگاه کار اجباری آشویتس شد، نگهبانان نازی اموالش را از او گرفتند. آنها دست نوشته ای را مصادره کردند که او در تمام دوران بزرگسالی اش روی آن کار می کرد. پس از یک دوره شوک و ناباوری، فرانکل قول داد که از دوران خود در آشویتس جان سالم به در ببرد تا نسخه خطی را بازنویسی و منتشر کند.

فرانکل در حالی که از تیفوس رنج می‌برد و در آستانه مرگ بود، یادداشت‌هایی برای دست‌نوشته‌اش بر روی کاغذهای ضایعاتی که در اطراف اردوگاه جمع‌آوری کرده بود، نوشت. فرانکل معتقد بود که این دست نوشته اثر ارزشمندی است که فقط او می تواند آن را تکمیل کند. او مجموعه‌ای از تجربیات، دانش و مهارت‌های منحصربه‌فرد برای نوشتن این قطعه داشت. بنابراین، فرانکل خود را متقاعد کرده بود که مرگ او منجر به از دست دادن سهم او در جهان خواهد شد. این وظیفه زندگی فرانکل شد.

از تخیل خود برای غلبه بر رنج استفاده کنید

فرانکل عذاب راه رفتن در سرما در حالی که توسط یک نگهبان نازی مورد ضرب و شتم قرار می گیرد را برای خواننده شرح می دهد. او مردی را به یاد می آورد که با او زمزمه می کرد: «اگر همسران ما اکنون می توانستند ما را ببینند! من امیدوارم که آنها در اردوهای خود وضعیت بهتری داشته باشند و ندانند چه بر سر ما می آید. این امر به جای نگرانی در مورد نظر مرد، فرانکل را وادار کرد تا به تخیل خود عقب نشینی کند. او همسرش و لبخندش را به تصویر کشید.

افکار مثبت می توانند به عنوان یک عامل منحرف کننده از یک واقعیت وحشتناک عمل کنند. حتی پس از آن، در آن راهپیمایی هولناک در زمستان، فرانکل به راه افتاد زیرا توانست در درون خود عقب نشینی کند. بدنش کتک خورد، اما روحش تسخیر ناپذیر باقی ماند. روحیه قوی تنها دلیلی بود که فرانکل و تعداد کمی دیگر توانستند زنده بمانند.

هر کس در زندگی حرفه یا مأموریت خاص خود را دارد. همه باید یک وظیفه مشخص را انجام دهند که مستلزم تحقق است. در آنجا نه می توان او را جایگزین کرد و نه می توان زندگی او را تکرار کرد. بنابراین، وظیفه هر کسی منحصر به فرد است، همانطور که فرصت خاص او برای اجرای آن است.

– ویکتور ای. فرانکل

 

با پذیرفتن چالش رنج کشیدن شجاعانه، زندگی تا آخرین لحظه معنا پیدا می کند و این معنا را به معنای واقعی کلمه تا انتها حفظ می کند.

– ویکتور ای. فرانکل

معرفی کتاب مزرعه ی حیوانات به همراه خلاصه و تحلیل کامل کتاب

Published by:

معرفی و تحلیل کتاب مزرعه ی حیوانات

مزرعه حیوانات رمانی نوشته جورج اورول است که اولین بار در سال 1945 منتشر شد.جورج اورول به عنوان یک نویسنده سیاسی، مقاله نویس، متفکر و به ویژه رمان نویس مشهور است.

مزرعه حیوانات تنها اثر اورول است که در آن نویسنده به‌عنوان یک راوی یا شخصیت اصلی به‌طور آشکار ظاهر نمی‌شود.داستان از دید حیوانات معمولی مزرعه حیوانات روایت می‌شود، هر چند از آنها در سوم شخص جمع به عنوان «آنها» یاد می‌شود.

در بیشتر موارد، لحن رمان عینی است و حقایق بیرونی را بیان می کند و به ندرت در تأملات فلسفی فرو می رود. با این حال، آمیختگی این لحن با خط سیر ظالمانه داستان، داستان را در طنزی فزاینده فرو می برد.

هیچ شخصیت مرکزی روشنی در رمان وجود ندارد، اما ناپلئون، خوک دیکتاتور، شخصیتی است که بیشتر اکشن ها را هدایت می کند و به هم گره می زند.

 

اگر بخواهیم شخصیت جورج اورول،نویسنده ی کتاب مزرعه ی حیوانات را زیر ذره بین ببریم و بررسی کنیم که چگونه ایده ی نوشتن کتاب مزرعه ی حیوانات در او شکل گرفته است ، نمی توان علاقه ی او به کشاورزی که از کودکی در او شکل گرفته بوده است را نادیده بگیریم.

به خصوص کشاورزی در مزارع انگلستان.این کار به نوعی برای او آرامش بخش و مفرح بوده.

جورج اورول همچنین به حیوانات علاقه ی بسیاری داشته است.

او در طول جنگ جهانی دوم در لندن زندگی می کرد و در آن زمان جوجه ها را در حیاط خلوت نگهداری می کرد . ماندگارترین اقامتگاه او کلبه ای در والینگتون در نزدیکی لندن بود که در آن از جوجه ها، بزها و غازها نگهداری می کرد.

اورول در حال غذا دادن به بزهایش در والینگتون:

جورج اورول نویسنده کتاب مزرعه حیوانات

جورج اورول نویسنده کتاب مزرعه حیوانات

اطلاعات گفته شده از دفتر خاطرات خانگی اورول که در سال 1939-1940 نوشته شده گرفته شده است.

اورول یک دفتر خاطرات خانگی داشت که در آن اطلاعاتی درباره آب و هوا و حیوانات مزرعه خود ثبت می کرد، از جمله بزش به نام موریل، که الهام بخش شخصیت همنام در مزرعه حیوانات بود.
اورول به‌شدت از بیماری سل رنج می‌برد و آن سال ها سال‌هایی بود که وقت خود را با فروش مزرعه حیوانات (اولین کتاب پرفروش او) در مزرعه خود، بارن‌هیل، در جزیره هبرید ژورا گذراند.

مزرعه حیوانات متعلق به یک سنت کاملا متفاوت است. این داستان به مجموعه ای از افسانه های اخلاقی حیوانی تعلق دارد که به قدمت ازوپ برمی گردد و در کتاب جنگل کیپلینگ به قوی ترین شکل قرن بیستم رسیده است . می توان آن را افسانه حیوانی بر اساس ایده های سیاسی-اجتماعی نامید که به اندازه یک خواننده کودک، بزرگسال را هدف قرار می دهد.

در سن هشت سالگی، جورج اورول به عنوان هدیه تولدش ، سفرهای گالیور را دریافت کرد. او کتاب را در اتاق خوابش خواند و به قدری به آن علاقه مند شده بود که تا آخر عمر آن را نگه داشت و هر ازگاهی آن را مرور می کرد و بعد ها یکی از تاثیراتی بود که منجر به خلق کتاب مزرعه ی حیوانات شد.

داستان کتاب مزرعه ی حیوانات در مورد این است که چگونه گروهی از حیوانات در یک مزرعه، کشاورز آن مزرعه را سرنگون می‌کنند و جامعه خود را ایجاد می‌کنند. جامعه ای برابر که در آن همه حیوانات کار می کنند و از ثمرات کار خود بهره می برند.

اما با گذشت زمان مشخص می شود که جامعه ای که حیوانات ساخته اند اصلاً برابر نیست. معروف است که این رمان تمثیلی از روسیه کمونیستی در زمان جوزف استالین است که در زمان نوشتن کتاب اورول رهبر اتحاد جماهیر شوروی بود. قبل از اینکه با برخی کلمات تحلیلی به زمینه و معنای کتاب مزرعه حیوانات به صورت عمیق تری بپردازیم ، شاید ارزش آن را داشته باشد که با خلاصه ای کوتاه از طرح رمان، بهتر متوجه معنی و پیام این کتاب شویم.

مزرعه حیوانات: خلاصه داستان

رمان با خوک پیری به نام میجر شروع می شود.پیر میجر نام گرازی در مزرعه حیوانات است که حیوانات مزرعه را برای یک جلسه در انبار جمع می کند. او از خوابی که دیده است به آنها می گوید که در آن همه حیوانات با هم زندگی می کنند و هیچ انسانی برای سرکوب یا کنترل آنها وجود ندارد. او به حیوانات می‌گوید که باید برای رسیدن به چنین بهشتی تلاش کنند و آهنگی به نام «جانوران انگلستان» را به آن‌ها یاد می‌دهد که در آن رؤیای او به صورت غزلی توصیف شده است.حیوانات با اشتیاق فراوان از رویای میجر استقبال می کنند.

میجر از آقای جونز، کشاورز صاحب مزرعه مانور انتقاد می کند، زیرا او حیوانات را کنترل می کند، محصولات آنها (تخم مرغ ها، شیر گاوها) را می گیرد، اما در ازای آن اندکی به آنها می دهد. میجر به سایر حیوانات می گوید که انسان دشمن آنهاست. آنها یک شعار مهیج و انقلابی برای خود می سازند ( “جانوران انگلستان” ). پیر میجر چند روز بعد می میرد، اما سایر حیوانات از پیام او الهام گرفته اند.

به ویژه دو خوک، اسنوبال و ناپلئون، حیوانات دیگر را تحریک می کنند تا علیه آقای جونز اقدام کنند و مزرعه را برای خود تصرف کنند. آنها هفت فرمان را ترسیم می کنند که همه حیوانات باید از آنها پیروی کنند: از جمله این دستورات، حیوانی را از کشتن حیوان دیگر منع می کند، و شامل عبارت “چهار پا خوب، دو پا بد” است، زیرا حیوانات روی چهار پا راه می روند ، در حالی که اربابان انسان دو پا هستند و حیوانات آن ها را شیطان می دانند.

حیوانات شورشی را علیه آقای جونز رهبری می کنند و در نهایت او را از مزرعه بیرون می کنند. آن‌ها نام مزرعه مانور را به «مزرعه حیوانات» تغییر دادند، و خودشان کارها را بر اساس خطوطی که در هفت فرمان‌شان بیان شده، که در آن هر حیوانی برابر است، به راه انداختند. اما خیلی زود، مشخص می شود که خوک ها – به ویژه ناپلئون و اسنوبال – خود را خاص و برتر از دیگر حیوانات می دانند.

با این وجود، زمانی که آقای جونز و برخی از کشاورزان دیگر برای بازپس گیری مزرعه یورش را رهبری می کنند، حیوانات با هم همکاری می کنند تا از مزرعه دفاع کنند و نیروهای آقای جونز را فراری دهند.

بعد از مدتی زندگی در مزرعه حیوانات برای حیوانات سخت‌تر می‌شود و …

بعد از مدتی خوک‌ها حیوانات دیگر را متقاعد می‌کنند که خودشان لیاقت خوردن سیب‌ها را دارند، زیرا سخت کار می‌کنند و حق دارند صبح‌ها یک ساعت بیشتر از دیگر حیوانات در رختخواب بمانند. به عبارت دیگر، آنها شروع به تبدیل شدن به همان چیزی می کنند که می خواستند سرنگون کنند: آنها شبیه انسان می شوند.

آنها همچنین این مانترا را که «همه حیوانات برابر هستند» خنثی می‌کنند، زیرا خوک‌ها به وضوح فکر می‌کنند که شبیه حیوانات دیگر نیستند و سزاوار رفتار ویژه هستند. هر زمان که حیوانات دیگر از آنها در مورد عدالت و برابری سؤال می کنند، خوک ها با یک سوال به سوال آن ها جواب می دهند: آیا آنها می خواهند ببینند که جونز دوباره اداره مزرعه را در دست می گیرد؟ از آنجایی که پاسخ واضح “نه” است، خوک ها همچنان به خودبرتر بینی خود ادامه می دهند.

و ما می‌توانیم بین بسیاری از شخصیت‌های اصلی در مزرعه حیوانات و شخصیت‌های کلیدی انقلاب روسیه و روسیه استالینی مرزی کاملاً واضح ترسیم کنیم . ناپلئون، رهبر حیوانات، جوزف استالین است. سرگرد پیر، که سخنرانی او حیوانات را به انقلاب برمی انگیزد، نماینده ولادیمیر لنین است که انقلاب روسیه در سال 1917 را رهبری کرد. اسنوبال که با ناپلئون درگیر می شود و از مزرعه اخراج می شود، نماینده لئون تروتسکی است که در انقلاب شرکت داشت اما بعداً به مکزیک تبعید شد.

اندکی پس از اینکه اورول اولین پیش نویس مزرعه حیوانات خود را در فوریه 1944 به پایان رساند، آپارتمان او در مورتیمر کرسنت در لندن در ژوئن بمباران شد و او می ترسید که حروف تایپی کتاب از بین رفته باشد. اورول بعداً آن را در آوار پیدا کرد.

سپس، اورول در یافتن ناشر با مشکل مواجه شد. تی اس الیوت یکی از ناشران مدر نظر اورول ، کتاب را رد کرد زیرا می‌ترسید که این پیام سیاسی اشتباهی برای آن زمان باشد

این رمان در نهایت سال بعد، در سال 1945 منتشر شد.

تحلیل کامل کتاب مزرعه ی حیوانات

تضاد مرکزی مزرعه حیوانات زمانی به وجود می‌آید که میل حیوانات به آزادی و برابری با تثبیت قدرت سیاسی در میان خوک‌ها تخریب می‌شود. هدف اصلی حیوانات در فصل اول، در آموزه های اولد میجر و به ویژه در “جانوران انگلستان”، آهنگی که به سرود مزرعه حیوانات تبدیل می شود، بیان شده است. در ابتدای رمان، قدرت سیاسی توسط کشاورز، آقای جونز، تجسم می‌یابد و در حالی که حیوانات گرسنگی می‌کشند، خود را سرگرم می‌کند.

حیوانات وقتی علیه آقای جونز شورش می کنند به راحتی پیروز می شوند و در نتیجه این اشتباه را مرتکب می شوند که فکر می کنند بر خود قدرت سیاسی غلبه کرده اند. در واقع آنها تنها بر یکی از اشکالی که قدرت سیاسی می تواند داشته باشد غلبه کرده اند. در پایان فصل 2، زمانی که ناپلئون شیر گاوها را می دزدد، قدرت سیاسی توسط خوک ها تجسم می یابد.

فصل 2-7 :رشد قدرت خوک ها و آگاهی فزاینده حیوانات دیگر را نشان می دهد که در نهایت به هدف خود نرسیده اند. خوک ها و به طور خاص ناپلئون ، به سه طریق تجسم قدرت سیاسی می شوند.

اولاً، آنها مدعی حق بیشتر در قبال منابع مزارع برای خود هستند.آنها با دزدیدن شیر و سیب شروع می کنند و در نهایت محصولات حیوانی را می فروشند تا تجملات انسانی مانند ویسکی را بخرند. دوم، خوک ها خشن تر می شوند، نیروی پلیس سگ را معرفی می کنند و دستور اعدام می دهند. سوم، خوک ها ادعا می کنند که قدرت تعیین حقیقت را دارند. در همین حال، حیوانات کم کم متوجه می شوند که زندگی آنها بهتر از قبل از شورش نیست.

اوج رمان در فصل 7 اتفاق می افتد، زمانی که ناپلئون تصمیم می گیرد تخم مرغ ها را بفروشد. مرغ ها بالاخره تشخیص می دهند که خوک ها آنتاگونیست های آنها هستند و بر علیه آن ها شورش می کنند. شورش آنها به طرز وحشیانه ای سرکوب می شود و مرغ ها اعدام می شوند.

اکنون، باکسر تنها شخصیتی است که هنوز امید دستیابی به آزادی دارد.با این حال، زمانی که زمان بازنشستگی باکسر فرا می رسد، او فروخته می شود و کشته می شود.در مزرعه حیوانات در صفحات پایانی کتاب ، حیوانات، خوک‌ها را تماشا می‌کنند که با کشاورزان انسان غذا می‌خورند، و متوجه می‌شوند که نمی‌توانند تفاوت بین انسان و خوک را تشخیص دهند. خوک ها با کشاورزان انسان یکی شده اند، زیرا هر دو گروه به یک اندازه توسط واقعیت قدرت سیاسی فاسد شده اند.

سه سوال اساسی که مزرعه حیوانات به دنبال پاسخ به آن است:

آیا می توان جامعه ای کاملاً برابر داشت؟ آیا همیشه نابرابری وجود خواهد داشت؟ آیا جامعه همیشه به طبقات اجتماعی مختلف تقسیم خواهد شد؟

چگونه حقوق در طول زمان از بین می رود؟ چرا اعضای جامعه اجازه می دهند این اتفاق بیفتد؟ اگر حقوق به تدریج توسط دولت پاک شود، آیا مردم متوجه می شوند و به آن اهمیت می دهند؟

آموزش و دانش چه نقشی در حفظ آزادی سیاسی دارد؟

پیام اصلی کتاب مزرعه ی حیوانات

پیام اصلی ارائه شده توسط اورول در مزرعه حیوانات، قشربندی اجتماعی غیرقابل تغییر در جامعه است. علیرغم این واقعیت که انقلاب صرفاً آغاز می شود و وعده برابری را برای همه می دهد، این آرمان ها به زودی توسط میل به قدرت فاسد می شوند.

اورول بیان می‌کند که در هر جامعه‌ای سلسله مراتبی ایجاد می‌شود که تحصیلکرده بر افراد فرودست حکمرانی کند. او با نشان دادن خطر طبقه کارگر ساده لوح که به راحتی قابل کنترل است از آزاد اندیشی و آموزش برای همه حمایت می کند. اگر توده ها بی سواد باشند، می توان آنها را کنترل کرد و دیکتاتوری مانند ناپلئون به قدرت رسید.

در مزرعه حیوانات، خوک ها قدرت می گیرند و سایر اعضای مزرعه را از حقوق خود محروم می کنند. اغلب حیوانات به اندازه خوک ها تحصیل کرده یا باهوش نیستند و قادر به توقف این روند نیستند.

توده ها با استفاده از تبلیغات کنترل می شوند و کسانی که حکومت ناپلئون را زیر سوال می برند بی درنگ کشته می شوند. به تدریج، با گذشت زمان، خوک ها قوانین را مطابق با نیازهای خود تغییر می دهند، تا زمانی که به همان اندازه انسان های کشاورزی که سرنگون شدند، ظالم می شوند.

به نظر می رسد که پیام اورول این است که به ایرادات انقلاب حیوانات اشاره کند (قیاسی برای انقلاب روسیه و کمونیسم).

ناپلئون و خوک ها از روش های ظالمانه و خشونت آمیز برای حفظ کنترل و همچنین تضعیف حقوق حیوانات دیگر استفاده می کنند.اعضای جامعه از انجام هر کاری ناتوان هستند و اکثر آنها نمی توانندحتی متوجه باشند که به دلیل تبلیغات دولت و شستشوی مغزی چه اتفاقی می افتد.

وب سایت مطعلق به مجموعه بهترین بک لینک